مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
احمد الحسن یمانی کیست را از این سایت دریافت کنید.
احمد الحسن
احمد الحسن
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیپدیا برای ارجاع به منابع، با ارایهٔ منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بیمنبع را میتوان به چالش کشید و حذف کرد.
برخی از منابع فهرستشده در این مقاله، ممکن است معتبر نباشند. خواهشمند است با پیدا کردن منابع معتبرتر یا بررسی معیارهای اعتبارسنجی برای منابع موجود، این مقاله را بهبود ببخشید. منابع نامعتبر ممکن است به چالش کشیده شده و حذف شوند.
احمد الحسن
رهبر جریان انصار المهدی
اطلاعات شخصی
زاده احمد اسماعیل صالح
۱۹۶۸ بصره، عراق یمانی
پیشه حمایت از تظاهرات 2016 و 2018 در عراق
دین اسلام-شیعه وبگاه
https://www.almahdyoon.co
احمد الحسن رهبر جمعیت مذهبی انصار المهدی است. او که مدعی است نَسَبش به حجت بن الحسن (مهدی) بازمیگردد، در بصره و جنوب عراق متولد شدهاست. او ادعا میکند از علم حجت بن الحسن بهره برده و در پایان سال ۱۹۹۹ و با دستور او «دعوت یمانی» را آغاز کردهاست. به گزارش الشرق الاوسط احمد الحسن در سال ۱۹۹۹ از رشته مهندسی عمران دانشکده مهندسی نجف فارغالتحصیل شد و سپس به تحصیل در حوزه علمیه نجف پرداخت و پس از سه سال دعوتش را علناً آغاز کرد.[۱][۲] او سالهاست که مخفیانه زندگی میکند و علت اصلی متواری شدنش را فتوای برخی از مراجع مثل حائری در قم به حلال بودن ریختن خونش عنوان میکند.[۳]احمدالحسن تا کنون پنجاه کتاب نوشتهاست و یارانش نیز حدود دویست کتاب نوشتهاند. او میکوشد نام خود و نام شهر و روستای خود و سن و خصوصیات جسمی خود را با روایات و احادیث نشان دهد.[۴][۵] یاران احمد الحسن در سال ۲۰۰۸ در نواحی بصره و ناصریه با پلیس عراق درگیر شدند که صدها کشته و مجروح بجا گذاشت و خاتمه یافت[۶][۷] پس از این احمد الحسن کشته یا ناپدید شد و حامیانش ضمن ادامه دادن تبلیغ برای وی همزمان سعی کردند با نوشتن کتبی در تأیید او مبارزه را به عرصه کلامی بکشانند و ادعاهای وی را زنده نگه دارند.[۵]
خانواده
پدر او کشاورز بودهاست. یکی از برادران وی پژوهشگر انرژی هستهای است و دارای مقالاتی در این خصوص بودهاست. برادر دیگر احمد الحسن نیز با درجه سرهنگی در ارتش خدمت میکردهاست.
ادعاها
وی مدعی است که همان سید یمانی است که در باور شیعه دوازده امامی به عنوان یکی از علائم قطعی و زمینهساز اصلی ظهور امام زمان پیش از ظهور قیام میکند.[۱][۶]
او خود را با چهار واسطه از اولاد امام زمان میداند.
او مدعی است: بعد از اینکه امام مهدی که حکومت کرد و از دنیا رفت، دوازده مهدی از نسل او یک به یک حکومت میکنند و من (احمد الحسن) مهدی اول هستم و جدم (امام زمان) حکومت را به من خواهد داد.[۸]
او در بیانیهای خود را داناترین مردم به قرآن و تورات و انجیل معرفی میکند و علمای ادیان را به مناظره و مباهله دعوت میکند.
به غیر از اینها ادعاهای عجیب دیگری نیز مطرح میکند.
احمدالحسن مدعی است تبارش به علی بن ابیطالب میرسد. نام ادعایی او احمد فرزند سیداسماعیل، فرزند سیدصالح، فرزند سیدحسین، فرزند سیدسلمان، فرزند امام محمد، فرزند امام حسن، فرزند امام علی، فرزند امام محمد، فرزند امام علی، فرزند امام موسی، فرزند امام جعفر، فرزند امام محمد، فرزند امام علی، فرزند امام حسین، فرزند امام علی بن ابی طالب است.[۹]
دلایل
او میکوشد با برخی از روایات اثبات کند که غیبت مهدی به سبب گناه شیعیان به وجود آمدهاست و شیعیان اگر از گناه خود توبه میکردند غیبت استمرار نمییافت. برای همین شیعیان تا قبل از اینکه مهدی رهبری را برای آنها تعیین نکند نباید حکومت تشکیل دهند بلکه باید از گناهان خود توبه کنند تا مهدی شخصی را از سوی خود به سمت آنها بفرستد.
محمد باقر امام پنجم شیعیان گفت: «بر حذر باشید از کسانی که خود را به دروغ به آل محمد نسبت میدهند؛ که همانا برای آل محمد و علی یک پرچم است و برای دیگران پرچمها. پس در جای خودت ثابت باش و ابداً از هیچکس تبعیت نکن تا مردی را از فرزندان حسین ببینی که با او وصیت رسولالله و پرچم او و سلاح او باشد» (تفسیر العیاشی ج۱ ص۶۴، بحار الأنوار ج۵۲ ص۲۲۴)
بنابر این روایت شیعیان نباید از کسی پیروی کنند تا شخصی با این سه نشانه بیاید و او همان سید یمانی است که بنابر روایتی از جعفر صادق صاحب هدایتگرترین پرچم قبل از ظهور است.
وصیت پیامبر اسلام
یاران احمدالحسن به روایاتی استناد میکنند اما اصلیترین استناد آنها به وصیت شب آخر پیامبر را از کتاب غیبت شیخ طوسی است که در آن اسم احمد به عنوان فرزند مهدی معرفی شدهاست. جعفر صادق از پدرش محمد باقر از پدرش زین العابدین از پدرش حسین از پدرش امیرالمؤمنین نقل میکند که: رسول خدا در شبی که وفاتش در آن واقع شد، به علی فرمود: ای ابا الحسن، کاغذ و دواتی بیاور و رسولالله وصیت خود را املاء کرد تا این که بدین جا رسید که فرمود: یا علی! بعد از من دوازده امام میباشند و بعد از آنها دوازده مهدی هستند. پس تو یا علی اوّلین دوازده امام میباشی … هرگاه وفاتش رسید آن را به پسرش محمد نگهبان از آل محمد واگذار کند، پس آنها دوازده امام هستند. سپس بعد از وفات او دوازده مهدی میباشند. هرگاه وفات (حجت بن الحسن) رسید آن را به پسرش مهدی اول واگذار کند، برای او سه اسم است. یک اسمش مانند اسم من، و اسم دیگرش اسم پدر من است، و آنها عبدالله و احمد هستند، و نام سوم مهدی است؛ و او اولین مؤمنان (به پدرش) است.[۱۰][]
پرچم حاکمیت خدا
او با توجیه برخی روایات پرچم مهدی را پرچم «البیعةلله» معرفی میکند که به معنای نفی حاکمیتهای انسانی (مانند شورا) و دعوت به حاکمیت خدا است. در اندیشه سیاسی احمدالحسن، حاکم جامعه انسانی باید توسط خدا تعیین شود؛ برای همین دموکراسی و انتخاب حاکم توسط شوراها نفی میشود.
علم (سلاح)
احمد الحسن میکوشد که با برخی از روایات سلاح پیامبر را همان علم پیامبر معرفی کند و متعاقباً علمی را که خودش در کتبش منتشر کردهاست را نشانهای بر حقانیت خود عنوان میکند.
منبع مطلب : fa.wikipedia.org
جریانشناسی فتنه احمد الحسن
جریانشناسی فتنه احمد الحسن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جریان احمد الحسن یکی از جریانهای درون شیعی است که در دهه اخیر و از سال ۲۰۰۳ میلادی ظهور و بروز پیداکرده است. این جریان دارای نقشه راه و سناریویی از پیش تعیینشده است که آن را از دعوتها و تفکرات انحرافی پیشین متمایز ساخته و در ردیف جریانهایی همچون فرقه بهاییت و تصوف فرقهای قرارداده است. جریان احمد الحسن، همانند بسیاری از فرق انحرافی، بیش از آنکه یک فرقه دینی بوده باشد، یک جنبش سیاسی است که باهدف ایجاد اختلاف و فتنه و انحراف در کشورهای اسلامی شیعی تشکیلشده و علاوه بر آن، درصدد آن است تا با تخریب جایگاه علماء و ناکارآمد جلوه دادن علوم دینی در حوزههای علمیه و با تبدیل نیابت عامه فقیه به نیابت خاصه خود، مردم را از فقها جدا کرده و به گمان خود، زمینه را برای فروپاشی حوزههای علمیه فراهم نماید.
حدیثگرایی افراطی و دوری از عقل از ویژگیهایی است که با اندیشه این جریان گرهخورده و بر همین اساس در ورطه بینش تکفیر افتادهاند. این جریان با کنار گذاشتن عقل و با رویکردی افراطی به حدیث و البته با تدلیس، تقطیع و تأویل احادیث، توان فهم روایات را از پیروان خود سلب کرده و فضا را بهنوعی ترسیم کرده است که حتی در صورت تعارض بدیهیات عقلی با روایات ضعیف و حتی مجعول، بدیهیات عقلی را انکار میکنند.
این جریان انحرافی با استفاده از منابع مالی نامعلوم اما فراوان، فعالیتهای تبلیغی خود را با تأسیس شبکه ماهوارهای و رادیو، ساخت برنامههای تبلیغاتی، چاپ کتاب و جزوات، تبلیغ چهره به چهره و برپایی موکبهای اربعینی پی گرفت و برخی از افراد را که از معلومـات مهدوی و حدیثـی اندکی برخوردار میباشـند، جذب خود نمود.
فهرست مندرجات
۱ - شخصیتشناسی ۱.۱ - اصل و نسب ۱.۲ - شهرت به الحسن
۱.۳ - بررسی سیادت احمد
۱.۴ - ورود به حوزه صدر
۱.۵ - آشنایی با المشتت
۱.۶ - آغاز فعالیتهای تبلیغی
۱.۷ - ادعای یمانیت ۱.۸ - قیام مسلحانه
۲ - ساختار تشکیلاتی جریان
۲.۱ - لجنه علمی ۲.۲ - لجنه دینی ۲.۳ - لجنه امنیتی
۲.۴ - لجنه اطلاعرسانی
۲.۵ - تأمین مالی ۲.۶ - لجنه نظامی ۳ - ویژگیهای جریان ۳.۱ - بینش فکری ۳.۲ - روش تبلیغی
۳.۳ - اختلاف و انشعاب
۴ - پانویس ۵ - منبع
۱ - شخصیتشناسی
[ویرایش]
فردی بانام احمد الحسـن در عراق، ادعاهـای دروغـینی درزمینهٔ ارتباط و نیابت از امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) مطرح کرده است. طرفداران او مدعیانـد که این فرد، طبق روایـات و وعـدههـای امامـان معصـوم همـان یمانی موعود، که فرزند باواسطه، وصـی و فرستاده امام مهـدی (عجّلاللهفرجهالشریف) اسـت. آنها براین باورند احمد بصری، همان مهدی اول است و معتقدنـد کـه پـس از وفات حضرت حجت، احمد حکومت را به دسـت مـیگیـرد.
۱.۱ - اصل و نسب
احمد اسماعیل صالح السلمی البصری (۱۹۶۸م)، معروف به «احمد الحسن الیمانی» رهبر یکی از جریانهای نوظهور در مسیر مهدویت است. وی خود را پنجمین فرزند باواسطه امام دوازدهم (عجّلاللهفرجهالشریف) دانسته و نسب خود را اینگونه تشـریح کـرده اسـت: «احمد، فرزند اسماعیل، فرزند صالح، فرزند حسین، فرزنـد سـلمان فرزند محمد بن حسن عسکری (امـام زمـان) فرزنـد حسن عسکری فرزند علـی فرزنـد محمـد فرزنـد علـی فرزنـد موسی فرزند جعفر فرزند محمد فرزند علی سجاد فرزند حسین فرزند علی بن ابیطالب».
این نسبنامه ساختگی، در حالی است که بنا بر نظر شیروان الوائل وزیر امنیت دولت عراق و گروهی از طوایف بصره، احمد از طایفه «همبوش» و از قبیله «ابوسویلم» در ناصریه بصره بوده و این طایفه، از سادات محسـوب نمیشوند. نسب کامل او چنین است: «احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان بن داوود بن هنبوش.» [۱] نام پدر احمد بصری، «اسماعیل» و نام مادرش «بثینه نجم» میباشند.
شگرد جعل نسبنامه و انتساب خود به خاندان اهلبیت، از دیربـاز در میان مدعیان، مرسوم بوده است؛ برای نمونه، در مورد ابن تومرت نیـز چنین میگویند: ابن تومرت از مدعیان مهدویت، برای خـود نسـبنامـهای علـوی ساخت، تا مهدی بودن وی با روایتی که فرموده «مهدی از عترت من است» هماهنگ باشد. سعد محمد حسـن در کتـاب المهدیـة فـی الاسـلام ایـنگونـه مینویسد: خون و گوشت ابن تومرت از بربریهای شمال آفریقا است؛ ازاینرو ما او را در لیست مهدیهایی قرار میدهیم کـه از اهلبیت نبودند و ادعای مهدویت کردند. [۲]
۱.۲ - شهرت به الحسن
مریدان احمد بصری، او را با عنوان احمد الحسن نامگذاری میکنند و علـت بـه کار بردن نام «الحسن» برای او را استناد به این روایت میدانند: «یسمه باسم جده رسولالله و یکنیه بکنیته و ینسبه الی ابیه الحسن...». [۳] بر اساس این روايت علت بـه کار بردن نام «الحسن» برای او منسوب بودن به امام حسن عسـکری (علیهالسّلام) است.
اما با توجه به اینکه عشـیره «ابوسـویلم» در سـه منطقه ناصریه و بصره و کربلا مسـتقر هسـتند، سـاکنین این عشـیره در ناصریه و بصـره را بـا عنـوان «آل حسـن» و سـاکنین کربلا را «بنـی حسـن» نامیدهانـد؛ از این رهگـذر، احمـد نیـز کـه از عشـیره مسـتقر در بصره اسـت، با عنوان «الحسـن» شـناخته میشـود و اساساً عشـیره ابوسـویلم از سـادات نمیباشـند.[۴] بنابراین استناد به روایت نمیتواند دلیل بر نامگذاری او به الحسن باشد.
۱.۳ - بررسی سیادت احمد
احمـد الحسن (بصری) بـرای اثبـات سـیادت خـود بـه یـک رؤیا متمسـک شـده و خـود را فرزند امام مهـدی (عجّلاللهفرجهالشریف) نامیـده اسـت. ایـن در حالـی اسـت که وی از قبیله هنبوش از عشیره البوسویلم است که هیچکدام از آنان دارای سیادت نیستند. نکته قابلتوجه اینکه، برای اثبات سیادت بایستی ادله کافی در دست مدعـی باشـد تـا بتـوان سـیادت را در حـق وی پذیرفـت؛ لـذا بهصرف دیـدن یـک رؤیـا نمیتوان ادعـای سـیادت کـرده و انتظـار پذیـرش آن را از دیگـران داشت.
در گذشـته سـیادت افـراد از راههایـی ماننـد: دیـدن شجرهنامه و شهادت دو نفر عادل به اثبات میرسید؛ اما علاوه بر این روشها، از راههای دیگری دراینباره میتوان بهره جسـت:
الف. شهرت محلی به سیادت از قدیمالایام (شیوع زیستی.)
ب. بررسـی اطلاعاتـی کـه از نسـل قبـل بـه نسـل بعـد راهیافته اسـت؛ حال این اطلاعـات میخواهد کتبی باشـد، مانند اسـناد: وقـفنامه، مبایعهنامه (خریدوفروش)، مناکحهنامه (عقدنامه)، صلحنامه و... و یا شفاهی، همچـون: یـادآوری نـام پـدر، جـد، جـد اعلـی و بالاتـر و محل زندگـی آنان.
منبع مطلب : fa.wikifeqh.ir