مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
امام موسی کاظم باب الحوائج را از این سایت دریافت کنید.
چرا امام موسی کاظم (ع) به بابالحوائج ملقب شده اند؟
امام موسی کاظم (ع)، ملقب به کاظم و باب الحوائج، هفتمین امام شیعیان دوازده امامی است.
۰۷:۳۰ - ۰۸ اسفند ۱۴۰۰ ۸۰۷۲۱۰۱
فرهنگی هنری قرآن و عترت نظر دادن اشتراک گذاری دانلود PDF
در باشگاه خبرنگاران جوان بخوانید؛
چرا امام موسی کاظم (ع) به بابالحوائج ملقب شده اند؟
امام موسی کاظم (ع)، ملقب به کاظم و باب الحوائج، هفتمین امام شیعیان دوازده امامی است.
باشگاه خبرنگاران جوان - امام موسی کاظم (ع)، ملقب به کاظم و باب الحوائج در سال ۱۲۸ قمری، همزمان با انتقال قدرت از امویان به عباسیان متولد شد و در سال ۱۴۸ قمری پس از شهادت پدرش، امام صادق (ع)، به امامت رسید. دوران ۳۵ ساله امامت او با خلافت منصور، هادی، مهدی و هارون عباسی همزمان بود. با شهادت امام موسی کاظم (ع) امامت به فرزندش علی بن موسی الرضا (ع) منتقل شد.
به مناسبت سالروز شهادت امام موسی کاظم (ع) گفتوگوی ما را با حجت الاسلام و المسلمین حسین عباسی بخوانید:
لطفا کمی از فضائل اخلاقی امام موسی کاظم (ع) بفرمایید.امام کاظم علیهالسلام عابدترین، بهترین و سخاوتمندترین و بسیار کریمالنفس و بلندنظر در میان مردم عصر خودش بود. ایشان اهل عبادت، راز و نیاز و اهل معنویت بود. در روایت آمده که حضرت موسیبنجعفر علیهالسلام در تمام شبهای عمرشان به نماز شب مشغول بودند و نماز شبشان را به نماز صبح متصل میفرمودند؛ و بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب به تعقیبات و خواندن ادعیه ماثور اشتغال داشتهاند. عبادت آن حضرت و راز و نیازشان همگان را مجذوب خودش کرده بود. سیره اخلاقی حضرت موسیبنجعفر علیه السلام دلجویی از مستمندان و رسیدگی به وضع محرومان بوده، شیخ مفید در ارتباط با خصلتهای اخلاقی حضرت نوشتند که حضرت موسیبنجعفرعلیهالسلام مثل جد بزرگوارشان حضرت علی علیهالسلام شبانه از نیازمندان و مستمندان دلجویی میکردند، کیسه پول و مواد غذایی را به خانههای افراد محتاج میبردند. افرادی که این کمکها را دریافت میکردند هیچوقت نفهمیدند آن شخصی که به آنها کمک میکرد حضرت موسیبنجعفر بوده وقتیکه امام موسی کاظم (ع) شهید شدند برخی که دیگر اقلام به آنها نرسید، فهمیدند آن فردی که کمک میکرد حضرت موسیبنجعفر بود.
چرا میگویند امام موسی کاظم (ع) بابالحوائج است؟حضرت موسیبنجعفر معروف به باب الحوائج هستند به خاطر این که هر کسی که درب خانه حضرت مراجعه میکرد، محال بود که خواسته خودش را به حضرت بگوید و امام موسی کاظم (ع) بابت رفع گرفتاری او اقدامی نکند. اغلب خانهها یک درب دارند، ولی حضرت موسیبنجعفر علیه السلام منزلشان را به شکلی درست کرده بودند که منزل ایشان دو درب داشت و یک درب اختصاص داشت به مردمی که از آنجا وارد خانهی حضرت میشدند و درباره مشکلات خودشان با حضرت صحبت میکردند، محال بود که کسی از آن درب وارد شود و ناامید برگردد، لذا ازاینجهت که آن درب خاصی که هر کسی گرفتار بود از آن وارد میشد، به حضرت میگفتند باب الحوائج، این دربی است که حاجتها برآورده میشود، حضرت موسیبنجعفر علیه السلام باب الحوائج الی الله بود و از طرف خدا مشکلات مردم را حل میکرد.
در این باره مثالی هم بزنید.شخصی به نام حماد بن عیسی نقل میکند که در بصره خدمت امام کاظم علیهالسلام رسیدم و گفتم حوائجی دارم، حضرت فرمودند: بفرمایید هرچه میخواهید من برای شما دعا میکنم که مشکلتان حل شود حمادبن عیسی نقل کرد: من آنجا گفتم خدایا از ولی خودت امام مسلمین فرزند پیغمبر حاجت میخواهم حاجت داشتند که یک همسر، خانه، فرزند وحج نصیبش کند و حداقل پنجاه سفر مکه برود حماد ابن عیسی میگوید:از اینموضوع چندین سال گذشت و الان که من دارم با شما صحبت میکنم هم خدا به من خانه، همسر و فرزندانی داده و هم خادمی نصیبم شده، ضمن اینکه چهل و هشت مرتبه سفر حج نیز مشرف شده ام. در روایات ذکر شده که حماد بن عیسی دو سفر دیگر مشرف به حج شد و آن پنجاه حجی که از امام موسی کاظم خواسته بود که دعایش کند تکمیل شد و بعد هم طی حادثهای در سیلی که آمد غرق شد و از دار دنیا رفت و در حالی از دنیا رفت که به خواستههای خودش رسیده بود.
دوران امامت امام موسی کاظم علیهالسلام در چه شرایطی بود؟دوران امامت حضرت موسیبنجعفر (ع) در سختترین شرایط و وضعیت زمانه بود. شرایط امامت ایشان با زمان امام باقر و امام صادق علیهالسلام خیلی فرق داشت و اصلا قابلمقایسه نبود. دوره امامت حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام دوره تثبیت و تقویت پایههای حکومتی بنیعباس بود، دژخیمانی که در آن زمان بهقدرترسیده بودند مثل منصور دوانیقی تشنه قدرت بودند و یاران و اصحاب حضرت و کسانی که حامیان حضرت موسیبنجعفر بودهاند را اگر مختصر حرکتی انجام میدادند قلعوقمع میکردند، زندان میکردند و محدودیتهای سختی برایشان به وجود میآورند. حضرت موسیبنجعفر علیه السلام در دوران امامتشان گرفتار چهار خلیفه بنیعباس بودند، در دوران منصور دوانیقی، مهدی عباسی، هادی عباسی و در دوران هارون الرشید عباسی زندگی کردند و خیلی به ایشان سخت گذشت. مخصوصاً در دوران هارون که حضرت زندان رفتند و در زندان طولانی به سر بردند. در روایات ذکر شده که ایشان هفت یا ده سال در زندان بودند.
جریان فرقه اسماعیلیه چه بود؟ظهور فرقه اسماعیلیه نتیجه اختلاف گروهی از مردم در به امامت رسیدن اسماعیل فرزند امام صادق علیهالسلام با برادرش حضرت امام موسیبنجعفر (ع) بود. جناب اسماعیل فرزند ارشد حضرت امام صادق علیهالسلام نزد پدرشان بسیار محبوب بودند بههمین دلیل گروهی از شیعیان گمان میکردند که امامت بعد از امام صادق علیهالسلام به جناب اسماعیل منتقلشده. این در حالی بود که جناب اسماعیل در زمان حیات امام صادق علیهالسلام از دار دنیا رفت و امام صادق (ع) در مرگ او تشریفات خاصی را انجام دادند، با پای برهنه در تشییعجنازه او شرکت کرد و در سوگ جناب اسماعیل بسیار بیتابی کردند و در تشییعجنازه او چند بار دستور دادند که کفن را از روی صورت جناب اسماعیل باز کنند تا همگان بدانند که اسماعیل از دار دنیا رفتهاست. با این شرایط جمع زیادی از عقیده خودشان برگشتند و اندک معدودی برهمین عقیده باقی ماندند که امام بعد از امام صادق علیه السلام جناب اسماعیل است، بااینکه جنازه راهم دیدند، ولی گفتند او نمرده و غایب شده است و روزی ظهور خواهد کرد. این فرقه که اعتقاد به امامت اسماعیل بعد از امام صادق (ع) داشتهاند به این فرقه اسماعیلیه میگفتند. آنها به هیچ عنوان امامت موسیبنجعفر را نپذیرفتند و فرقه اسماعیلیه را تشکیل دادند.
منبع مطلب : www.yjc.news
چگونه امام کاظم(ع) باب الحوائج شد
چگونه امام کاظم(ع) باب الحوائج شد : شبلنجی از علمای شافعی نیز درباره شهرت این صفت در میان مردم عراقمیگوید: کاظم [ع] امام بزرگواری بود... و او در نزد مردم عراق به باب الحوائج الی الله معروف بود و این لقب به علت برآوردهشدن حاجات کسانی است که به او متوسل میشوند. شبکه اطلاع رسانی راه دانا
گروه: استان خراسان رضوی
ساعت: 15:02
منتشر شده در مورخ: 1396/06/20
شناسه خبر: 1190832
ابعاد ناشناخته از زندگی امام موسی بن جعفر(ع):
چگونه امام کاظم(ع) باب الحوائج شد
شبلنجی از علمای شافعی نیز درباره شهرت این صفت در میان مردم عراقمیگوید: کاظم [ع] امام بزرگواری بود... و او در نزد مردم عراق به باب الحوائج الی الله معروف بود و این لقب به علت برآوردهشدن حاجات کسانی است که به او متوسل میشوند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح توس؛ امام موسی بن جعفر الکاظم، یا موسی کاظم ملقب به ابو ابراهیم، ابوالحسن و ابو عبدالله هفتمین امام شیعیان پس از پدرش امام جعفر صادق ( ع ) است. ایشان در روز ۷ صفر سال ۱۲۸ ه.ق. در ابواء (منطقهای در میان مکه و مدینه) به دنیا آمد. مادرش بردهای آزاد شده به نام حمیده بود که نامهای دیگری از قبیل حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز برای او نقل شدهاست. اهل سنت به عنوان یک عالم دینی به امام موسی کاظم( ع ) احترام میگذارند. زندگی ایشان همزمان با زندگی خلفای عباسی منصور، هادی، مهدی و هارونالرشید بود.
ابو الحسن موسی بن جعفر(علیهماالسلام)، امام هفتم از ائمه اثنی عشر (علیهمالسلام) و نهمین معصوم از چهارده معصوم (علیهمالسلام) است. به جهت کثرت زهد و عبادتش معروف به العبد الصالح و به جهت حلم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به الکاظم گردید. کنیه آن حضرت ابو ابراهیم بوده ولی به ابو علی نیز معروف بودهاند. از القاب مشهور او است: کاظم، العبد الصالح، باب الحوائج و کنیه گرامىاش ابوالحسن و ابوابراهیم است.
کیست؟
باب الحوائجکاربرد این لقب برای امام هفتم شیعیان موسی بن جعفر الکاظم ریشه حدیثی ندارد و شهرت این لقب مربوط به دوران بعد از درگذشت ایشان است. اولین سندی که چنین عبارتی را درباره امام کاظم (ع) به کار برده است، ابنشهرآشوب (۴۸۸/۹ - ۵۸۸ ق) در کتاب مناقب است: «دفن ببغداد بالجانب الغربی- فی المقبرة المعروفة بمقابر قریش من باب التین- فصارت باب الحوائج»؛ او در منطقه غربی بغداد، در مقبره معروف به قبرستان قریش در نزدیکی باب التین، دفن شد و قبر او به «باب الحوائج» تبدیل شد.
علامه مجلسی در بحار الانوار همین عبارت را در توصیف امام کاظم(ع) آورده است. در منابع اهل سنت نیز به شهرت امام کاظم به باب الحوائج اشاره شده است. برای مثال ابن حجر هیتمی (متوفای ۹۷۴ق) مینویسد: «وی به سبب گذشت و بردباری بسیارش، کاظم نامیده شد و در نزد عراقیان به باب قضاء الحوائج عندالله [یعنی درِ برآوردنِ نیازها نزد خدا] معروف بود ». شبلنجی از علمای شافعی نیز درباره شهرت این صفت در میان مردم عراقمیگوید: کاظم [ع] امام بزرگواری بود... و او در نزد مردم عراق به باب الحوائج الی الله معروف بود و این لقب به علت برآوردهشدن حاجات کسانی است که به او متوسل میشوند. به نوشته دائرة المعارف تشیع، سنیان و شیعیان برای برآوردهشدن حاجات، به قبر امام کاظم(ع) متوسل میشوند.
گوشه ای از زندگی آن حضرتامام موسی کاظم(ع )چندین بار به زندان افتاد و عاقبت در زندان سندی بن شاهک در بغداد از دنیا رفت. علی بن موسی الرضا امام هشتم شیعیان دوازده امامی، فاطمه معصومه و ابراهیم از جمله فرزندانش هستند.برخی منابع از هوش سرشار ایشان در دوران کودکی یاد میکنند.
امام موسی کاظم( ع ) به خاطر صبر زیاد و به این دلیل که خشمش را فرومیخورده است، به کاظم ملقب شد. همچنین به این دلیل که نسبت به کسانی که به او بد کرده بودند مهربان و بخشنده بوده است به این نام نامیده شد. به نوشتهٔ ابن خلکان، وقتی کسی از او بدگویی میکرد هدیهای برایش میفرستاد.گفته میشود که مردی در حضور امام موسی کاظم (ع ) به جدش علی بن ابیطالب ( ع ) توهین کرد. همراهان ایشان خواستند به مرد حمله کنند، این امام بزرگوار مانع از این کار شد.
امام موسی کاظم( ع ) چندین بار در طول زندگی اش به زندان افتاد. اولین بار به دستور مهدی، خلیفه عباسی، دستگیر و به بغداد منتقل شد. پس از این واقعه به نوشتهٔ ابن خلکان "خلیفه در خواب علی بن ابیطالب (ع ) را دید که میگفته است: چه بسا چون دست یابید، در این سرزمین فتنه و فساد کنید و پیوند خویشاوندانتان را بگسلید(قرآن ۴۷:۲۲) فضل بن ربیع نقل میکند که "خلیفه نیمه شب به دنبالم فرستاده بود که این باعث وحشت شدید من شد. وقتی به خدمتش رسیدم دیدم تنها نشسته و آیه بالا را به آواز میخواند؛ و کسی خوش صداتر از او ندیده بودم. به من گفت: امام"موسی بن جعفر ( ع ) را به نزدم بیاور". امرش را اطاعت کردم. پس خلیفه او را در آغوش گرفت؛ سپس او را پهلوی خود نشاند و گفت: "ابوالحسن! الآن امیرالمومنین را در خواب دیدم که این آیه را برایم قرائت میکرد. قول بده که علیه من یا هیچیک از فرزندانم شورش نخواهی کرد!"ایشان جواب دادند: "قسم به خدا که توان شورش ندارم." خلیفه گفت: "راست میگویی!" سپس دستور داد تا سه هزار سکه طلا به او بخشیده او را به مدینه نزد خانواده اش ببرند." فضل میگوید: "از ترس اینکه مبادا مانعی پیش بیاید، همان شب ترتیب سفرش را دادم و صبح نشده بود که در راه سفرش به مدینه بود.
امام موسی کاظم( ع ) چندین بار در طول زندگی اش به زندان افتاد. اولین بار به دستور مهدی، خلیفه عباسی، دستگیر و به بغداد منتقل شد. پس از این واقعه به نوشتهٔ ابن خلکان "خلیفه در خواب علی بن ابیطالب (ع ) را دید که میگفته است: چه بسا چون دست یابید، در این سرزمین فتنه و فساد کنید و پیوند خویشاوندانتان را بگسلید(قرآن ۴۷:۲۲) فضل بن ربیع نقل میکند که "خلیفه نیمه شب به دنبالم فرستاده بود که این باعث وحشت شدید من شد. وقتی به خدمتش رسیدم دیدم تنها نشسته و آیه بالا را به آواز میخواند؛ و کسی خوش صداتر از او ندیده بودم. به من گفت: امام"موسی بن جعفر ( ع ) را به نزدم بیاور". امرش را اطاعت کردم. پس خلیفه او را در آغوش گرفت؛ سپس او را پهلوی خود نشاند و گفت: "ابوالحسن! الآن امیرالمومنین را در خواب دیدم که این آیه را برایم قرائت میکرد. قول بده که علیه من یا هیچیک از فرزندانم شورش نخواهی کرد!"ایشان جواب دادند: "قسم به خدا که توان شورش ندارم." خلیفه گفت: "راست میگویی!" سپس دستور داد تا سه هزار سکه طلا به او بخشیده او را به مدینه نزد خانواده اش ببرند." فضل میگوید: "از ترس اینکه مبادا مانعی پیش بیاید، همان شب ترتیب سفرش را دادم و صبح نشده بود که در راه سفرش به مدینه بود.
منبع مطلب : www.dana.ir