مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
معنای فاشیست را از این سایت دریافت کنید.
فاشیسم
فاشیسم
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بخشی از سلسله مقالات در مورد
فرمهای پایهای حکومت
فهرست فرمهای دولت منبع قدرت ایدئولوژی قدرت ساختار قدرت نبو
فاشیسم (Fascism) در واژه بهمعنای روشهایی که برای تمرکز قدرت در حکومت استفاده میشود. یک نظریهٔ سیاسی راست افراطی و گونهای نظامِ حکومتی خودکامهٔ ملیگرای افراطی است که نخستین بار در سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۵ در ایتالیا و به دست بنیتو موسولینی رهبری میشد[۱][۲] و بر سهپایه حزب سیاسی واحد، نژادپرستی افراطی و دولت مقتدر و متمرکز، استوار بود.[۳] فاشیسم را میتوان به چشم نیروی سومی نگاه کرد که میان سرمایهداری و کمونیسم قرار گرفتهاست.[۴]در علوم سیاسی همچنین از واژه فاشیسم اقتصادی و فاشیسم فرهنگی برای بیان برخی رفتارهای تمرکزگرایانه اقتصادی یا فرهنگی در سرزمینی خاص نیز استفاده میشود.
فاشیسم و نازیسم اشکال مختلف دیکتاتوری است که در شرایط بحران حاد (اقتصادی) برای حفظ حکومت از به قدرت رسیدن سایر بخشهای جامعه، در جامعه حاکم میشود. این واژه بعدها در مفهوم گستردهتری به کار رفت و به دیگر رژیمهای نظامی و مذهبی که دارای ویژگیهای مشابهی بودند گفته شد.
فاشیسم از لحاظ نظری، محصول توسعهٔ نظری نژادباوری و امپریالیسم اروپایی و از نظر اجتماعی محصول بحرانهای اقتصادی و اجتماعی پس از جنگ جهانی اوّل بود؛ ولی با شکستِ کلّیِ نیروهای محور در جنگ جهانی دوم از اعتبار افتاد. پس از جنگ، برخی حزبهای نوفاشیست در اروپا پدید آمدند (از جمله حزب نوفاشیست ایتالیا) ولی توفیق چندانی بهدست نیاوردند. در قارههای دیگر نیز رژیمهایی با ایدئولوژی فاشیستی پدید آمدند؛ مانند پرونیسم در آرژانتین به رهبری خوآن پرون که بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۰ دیکتاتورِ آرژانتین بود. اما پرونیسم آرژانتین با فاشیسم ایتالیا تفاوتهای مهمی (از جمله نداشتن سیاست خارجی تجاوزگرانه) داشت.
مفهوم فاشیسم[ویرایش]
یک تبرپوش () که در جمهوری روم باستان توسط مجازات گر حمل میگردید
واژهٔ برگرفته از (به لاتین: Fascis) و به معنی تبرپوش است. در روم باستان محافظان همراه حکمگذاران تبرپوش را بهعنوان نشان اختیار از دولت مرکزی حمل مینمودند و تبرپوش عبارت بود از تعدادی چوب که به دور یک تبر فلزی نوارپیچ شده بود.[۵]
مورّخان، دانشمندان علوم سیاسی و دیگر پژوهشگران مدّتهاست که دربارهٔ ماهیّت دقیق فاشیسم به بحث پرداختهاند. هر دید از فاشیسم متمایز از دیگری است و بسیاری از تعاریف یا بیش از حد گسترده یا بسیار محدود، عنوان شدهاست.[۶][۷]
از نظر گونهای دانش سیاسی و طبق برخی دیدگاهها، هدف فاشیسم، حفظ نظام دیکتاتوری است در هنگامی که حکومت به شیوههای متعارف، امکانپذیر نباشد. حکومت فاشیستی کلّیهٔ حقوق و آزادیهای دموکراتیک را در کشور از بین میبرد و سیاست خود را معمولاً در لفافهای از تئوریها و تبلیغات مبتنی بر تعصّب ملّی، نژادی، ایدئولوژیک یا مذهبی میپوشاند.[]
فاشیسم در مرحلهای از مبارزهٔ شدید طبقاتی میان پرولتاریا و بورژوازی پدید میآید که بورژوازی دیگر قادر نیست سلطهٔ خود را از طریق پارلمانی حفظ کند و لذا به استبداد و ترور، سرکوب خونین جنبش کارگری و هر جنبش دموکراتیک دیگر و نیز به عوامفریبیهای گزافهگویانه، متوسّل میشود. فاشیسم، سیاستِ داخلی خود را به ممنوع کردن سندیکاها و سایر سازمانهای مترقّی، الغای آزادیهای دموکراتیک و نظامیکردن دستگاه دولتی و همهٔ حیاتِ اجتماعیِ کشور، مبتنی میسازد. فاشیسم برای اجرای این مقاصد، از گروههای ضربتی نظیر اساسها در آلمان نازی و پیراهنسیاهان در ایتالیای موسولینی استفاده میکند. نژادپرستی، شوونیسم تئوریهای نظیرِ آن، حربههای اساسی ایدئولوژیک فاشیسم را تشکیل میدهند.[]
فاشیسم در ایتالیا[ویرایش]
پرچم حزب فاشیستی ایتالیا
تاریخ پیدایش فاشیسم در ایتالیا[۸][۹] همواره همراه بوده با درخشش نام متفکر اکتوالیست ایتالیایی جیوانی جنتیله.
در مورد مهمترین نکات فلسفه جنتیله میتوان به مفهوم بسیار اساسی نفی اشاره کرد. بهطوریکه از نوشتههای او بر میآید تاریخ بشر از منظر جنتیله عرصه زایش و نفی همواره ایدههای به عمل درآمدهاست. از این دیدگاه زایش یک ایده همواره همراه است با نفی خشونتآمیز ایدههای پیشین در عمل.
نکته در اندیشههای جنتیله روشی است که برای توجیه دفاع اکتوالیستی از فاشیسم به کار میگیرد. به این اعتبار در نگاه جنتیله رهبر به عنوان مغز جامعه در پرتو شور برآمده از مردم همواره در مسیر نفیهای خشن و ضروری قرار میگیرند.
جنتیله سرانجام در راه مذاکره برای آزادی روشنفکران ضد فاشیست که از دوستانش بودند به دست پارتیزانها کشته شد.[]
از نظر تاریخی فاشیسم نخست در ایتالیا در سال ۱۹۱۹ به وجود آمد و سه سال بعد توانست حکومت را در این کشور در دست گیرد. حزب فاشیستی آلمان در سال ۱۹۲۰ ایجاد شد و نام حزب ناسیونالسوسیالیست کارگران آلمان برخود نهاد. این حزب در سال ۱۹۳۳ به کمک انحصارهای بزرگ آلمانی و خارجی حکومت را بدست گرفت و دیکتاتوری هیتلری را مستقر کرد.
در آلمان هیتلری که به اعتقاد بعضی صاحبنظران مظهر فاشیسم و نمونه روشن آن بهشمار میرود (گرچه برخی معتقدند فاشیسم و نازیسم با هم تفاوتهایی دارند)، حزب کمونیست آلمان (۱۹۱۸)، سندیکاهای کارگری و سایر سازمانهای دموکراتیک یکی پس از دیگری سرکوب شدند. فاشیستها با استفاده از تئوریهای «فضای حیاتی» و «ژئوپلیتیک» و با اقدامات علمی بزرگ، جنگ جدیدی را برای تقسیم مجدد جهان و اشغال سرزمینهای دیگر کشورها تدارک دیدند. این سیاست منجر به جنگ دوم جهانی شد که بالاخره با در هم شکستن کامل نظامی، اقتصادی و سیاسی ارتجاع فاشیستی و با پیروزی اتحاد شوروی و ائتلاف ضد هیتلری فاشیستی پایان یافت.
نازیسم دارای همان معنای فاشیسم است. این کلمه از حروف اول اسم حزب فاشیستی هیتلر که «حزب ناسیونالسوسیالیست کارگران آلمان» خوانده میشد ترکیب یافتهاست.
به نظر «موسولینی»، فاشیسم یک مفهوم مذهبی است که انسان در آن وابسته به قانونی اعلی و ارادهای واقعی است که از فرد تجاوز میکند و به عضویت یک جامعهٔ روحانی ارتقاء مییابد. به نظر میرسد کسانی که در سیاستهای مذهبی فاشیسم، چیزی جز فرصتطلبی ندیدهاند این معنی را نفهمیدهاند که فاشیسم علاوه بر آنکه یک سیستم حکومتی است، بالاتر از همه یک سیستم فکری نیز هست.
«فاشیسم» با همهٔ تجربههای فردی دارای طبیعت مادی — مانند آنچه در سده هجدهم رواج داشت — مخالفت میکند. فاشیسم مخالف استقلال فردی و طرفدار دولت است و برای فرد تا آنجا ارزش قایل است که با دولت یعنی وجدان و ارادهٔ عمومی انسان در وجود تاریخی وی منطبق شود. اصول آزادی دولت را در مقابل مصالح فرد انکار میکند. اما فاشیسم، دولت را به عنوان یک واقعیت حقیقی مبنا قرار میدهد.
منبع مطلب : fa.wikipedia.org
معنی فاشیسم
معنی واژهٔ فاشیسم در واژهنامه آزاد به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب
این واژه توسط کاربران به سایت اضافه شده است. این امکان وجود دارد که معنی آن دقیق نباشد. شما می توانید معنی این واژه را ویرایش و یا حذف نمایید.
ویرایش
فاشیسم
واژهنامه آزاد
این عنوان به معنای خاص نام جنبشی است که در ۱۹۳۲ به رهبری موسولینی رهبر ایتالیا به راه افتاد و به قدرت رسید و کلمه فاشیسم از کلمه ایتالیای فاشیسمو گرفته شده است و فاشیسمو از کلمه لاتینی فاشس گرفته شده است که در زبان لاتینی به تبری میگویند که به دسته ای ان میله های می بستند و به نزد فرمانروایان روم به عنوان نماد قدرت پنداشته میشد. موسولینی این علامت را به عنوان نماد حزب فاشیست ایتالیا برگزید. فاشیسم یک نهضت سیاسی در جهان سیاست مطرح است و هدف این نهضت برقراری رژیم دیکتاتوری وضد پارلمانی است که اساس ان برپایه گذاری یک دولت و ناسیونالسیم افراطی و دشمنی اشکار با دموکراسی ، لیبرالیسم و کمونیسم قراردارد . این نهضت و ایدلوژی ان برخاسته از کشور ایتالیا است و اما در بسیاری از کشورها هواداران فاشیسم موجود هستند. هدف فاشیسم برقراری دولت قدرتمندی است که دران فقط یک حزب و ان هم حزب فاشیست باید انحصار قدرت را در دست داشته باشد و یک رهبر با ویژگیهای فرمندانه و با قدرت دیکتاتورانه بران حکومت کند. وجه مشترک همه ی جنبشهای فاشیست ،پرستش زور وقدرت و بزرگداشت جنگ و دستیابی به قدرت است و با یونیفورم ها ، سلامها و رژه ها به احزاب خود رنگ نظامی میدهند. فاشیسم در ایتالیا پیش از اینکه به دست موسولینی سروصورت یابد ،جنبش سیاسی فعالی بود وموسولینی اصول اساسی جنبش فاشیستی را در جلد چهاردهم دانشنامه ای ایتالیا به ۱۹۳۲ به رشته تحریر دراورده است و او این اصول را در دو قسمت بیان کرده است ، یکی انچه فاشیسم با ان دشمن است و انچه فاشیسم هوادار ان است مانند ذیل: الف: فاشیسم نه به امکان صلح پایدار باور دارد و نه به سودمندی ان . صلح خیالی زیانمندی است . ب:فاشیسم با مارکسیم و دیگر اشکال اندیشه ای سوسیالیستی مخالف است . پ:موسولینی مینویسد که دولت فاشیست حکومت قدرت و خواست قدرت مجسم است و سنت رومی در اینجا آرمان قدرت در حال عمل است و از نظر فاشیسم رشد امپراتوری نمودار،زنده بودن و خلاف ان نشانه ای زوال یافتن است . خصوصیات یگانگی فاشیست ها عبارتند از استقرار یک دولت فراگیر، پیروی زندگی توده ها از دولت ، به کاربرد ترور، و انحصار قدرت و رسانه های همگانی میباشد . بعضی ها عنوان فاشیسم ایتالیا را برای اندیشه های ناسیونال سوسیالیست ها المان «نازی ها » هم بکار میبرند و به این عقیده اند که فاشیسم و نازیسم از یک خانواده اند اما باید گفت که این دو از هم متفاوت اند وبکاربرد اصطلاح فاشیسم برای نازیسم هتیلری یک اشتباه میباشد زیرا نازیسم دارای عنصر بسیار قوی داروینسم اجتماعی در ترکیب خویش بود ولی فاشیسم این گونه نیست و دوم اینکه فاشیست های ایتالیا هوادار امپریالیسم بودند ومی خواستند که امپراتوری روم را زنده کنند اما نازیها خواهان یک نظم نوین براساس نژاد باوری بودند و همچنان فاشیسم سنت پرست وبراساس بزرگداشت دولت است ولی خوی نازیسم بر سنت ستیزی و بزرگداشت از مردم است . بطورکلی فاشیسم در مورد ملت میگوید که « کل است واحد که دولت مظهر اراده ی مطلق انست و هرنوع شکاف درقدرت مطلق دولت نشانه ای پاشیدگی پیکرملی است .»فاشیسم تقسیم ملت به طبقات و کشاکش طبقه ای را انکار می کند و تضاد اصلی را میان ملتها برسر گسترش حوزه ای اقتدار و تسلط خود می شناسد و از این جهت مبلغ سیاست خارجی تجاوزگر است . فاشیسم ایین جداگری نژادی ، قهرمان پرستی ، تبلیغ روح جنگجویی و ارتش سالاری است . فاشیسم از لحاظ نظری محصول توسعه ای نظری نژاد باوری و امپریالیسم اروپایی بود و از نظر اجتماعی محصول بحرانهای اقتصادی و اجتماعی پس از جنگ جهانی اول . اما در قاره های دیگر دولت های بوجود امدند که از ایده لوژی فاشیسم الهام گرفته بودند مانند پرونیسم در آرجنتاین ولی پرونیسم ارجنتاینی با فاشیسم تفاوت های در سیاست خارجی و داخلی داشت مثلا رژیم پرونیسم ارجنتاین سیاست خارجی تجاوزگرانه را تعقیب نمیکردو در داخل به بهتر زیستن مردم توجه داشت . بعد از شکست فاشیسم در جنگ جهانی دوم این نظریه بکلی از اعتبار افتاد ولی بعد از جنگ احزاب نوفاشیست در اروپا به وجود امدند مانند حزب نوفاشیست ایتالیا، ولی چندان فعالیت چشمگیری نداشتند.
جستوجوی فاشیسم در واژهنامههای دیگر
نگارش معنی دیگر برای فاشیسم
منبع مطلب : www.vajehyab.com