مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
معنی معمولا را از این سایت دریافت کنید.
معمولا
معنی معمولا - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
معمولا
/ma~mulan/
مترادف معمولا: طبق معمول، حسب معمولبرابر پارسی: بیشتر، همارهبستن تبلیغات
فارسی به انگلیسی
commonly, generally, mostly, normally, ordinarily, popularly, typically
مترادف ها
generally (قید)
عموما، معمولا، بطور کلی
usually (قید) معمولا
لغت نامه دهخدا
( معمولاً ) معمولاً. [ م َ لَن ْ ] ( ع ق ) برحسب معمول. عادةً. بنا به عادت. برحسب تداول.فرهنگ فارسی
بر حسب معمول بر حسب تداول
فرهنگ معین
( معمولاً ) (مَ لَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) به طور معمول ، طبق معمول .فارسی به عربی
عادة , عموما
پیشنهاد کاربران
ترتیب: قدیمیجدیدرای موافقرای مخالف
هستی١٩:٥٣ - ١٣٩٦/٠٨/٢١ طبق معمول
گزارش106 | 8
شیرین یعقوبی١٦:٤٢ - ١٣٩٨/٠٢/٠١ بیشتر وقت ها
گزارش69 | 5
نیک١٥:٢١ - ١٣٩٨/٠٤/١٦
فارسی: بیش تر ، بیشتر - عربی: به طور معمول، معمولاً
گزارش64 | 3
علی بهجو١٩:٠٩ - ١٣٩٨/٠٧/١٨ معمولا= همواره
معمولا= بیشتر زمان ها
گزارش78 | 3
نازنین١١:٤٣ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤ هم خانواده :معمول .
گزارش21 | 4
سلیمان عباسی٠٠:٢٢ - ١٣٩٩/٠٦/١١ طبق روال
گزارش37 | 2
سید علی امیر شاکرمی١٨:١٠ - ١٣٩٩/٠٨/٢٥ اکثر مواقع
گزارش21 | 1
ناشناس١٢:٤١ - ١٣٩٩/٠٩/٢٠ گاهی
گزارش14 | 3
ارتان بهزادی پور٢٢:١٤ - ١٣٩٩/١٠/٠٧ گاهی اوقات
گزارش9 | 3
آنیتا١٦:١٥ - ١٣٩٩/١١/٠٣
گاهی اوقات ، بیشتر اوقات ، بعضی مواقع
گزارش12 | 1
.١٢:١٩ - ١٤٠٠/٠١/٠٨ بعضی وقت ها
گزارش7 | 1
کیانا١٧:٣٧ - ١٤٠٠/٠٢/١١ معمولاً:گاهی
گزارش7 | 1
.١١:٥٢ - ١٤٠٠/٠٢/٢٠ معمولا:گاهی وقت ها
گزارش0 | 1
علی راد٠٤:٣١ - ١٤٠٠/٠٣/٢١ اغلب
گزارش5 | 1
Paniz khodadadi١٧:١٩ - ١٤٠٠/٠٤/٢٣ Usually معمولاً
گزارش2 | 1
ب. الف. بزرگمهر١٢:٤٩ - ١٤٠٠/٠٥/٠٢ بیش تر باره ها
برابر �هماره�، یاد شده در بالا، برای این واژه ی از ریشه عربی درست نیست
گزارش14 | 1
میرحسین سیاوشی خیابانی١١:٥٤ - ١٤٠٠/٠٥/١٧ بیش تر اوقات
گزارش2 | 0
میرحسین سیاوشی خیابانی٢٠:٢٤ - ١٤٠٠/٠٦/١٧
به ترتیب معمول / سابق
گزارش0 | 1
میرحسین سیاوشی خیابانی٢٢:٠٢ - ١٤٠٠/٠٧/١٨ for the most part
گزارش5 | 0
K١٦:٤٨ - ١٤٠٠/٠٧/٢٢ Usually معمولا
گزارش2 | 1
kamran kiani٠٠:٢١ - ١٤٠١/٠٦/٠٥ همواره
گزارش2 | 0
مشاهده پیشنهاد های امروز
معنی یا پیشنهاد شما
+ افزودن عکس و لینک
منبع مطلب : abadis.ir
معنی معمولاً
معنی واژهٔ معمولاً در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب
معمولاً
لغتنامه دهخدا
معمولاً. [ م َ لَن ْ ] (ع ق ) برحسب معمول . عادةً. بنا به عادت . برحسب تداول .
جستوجوی معمولاً در واژهنامههای دیگر
نگارش معنی دیگر برای معمولاً
منبع مطلب : www.vajehyab.com