نکات دستوری ستایش فارسی نهم

نکات دستوری ستایش فارسی نهم



مهدی

بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

نکات دستوری ستایش فارسی نهم را از این سایت دریافت کنید.

ادبیات فارسی نهم ( ستایش  + درس اول )

ادبیات فارسی نهم ( ستایش  + درس اول )

ابوالمجد مجدود بن آدم متخلص به سنایی شاعر و عارف بزرگ و نامدار نیمه­ی دوم سده پنجم و نیمه­ی اول سده­ی ششم هجری است. وی در سال ۴۶۳ یا ۴۷۳ هجری قمری در غزنین دیده به جهان گشود. چنانچه ازشعر سنایی برمی‌آید او به تمام دانشهای زمان خود آگاهی و آشنایی و در برخی تبحر و استاری داشته است. وی در سال ۵۲۵ یا ۵۳۵ هجری قمری در سن ۶۲ سالگی درگذشت. از آثار وی غیر از دیوان قصیده و غزل و ترکیب و ترجیع و قطعه و رباعی، مثنویهای وی معروف و بدین قرارند: مثنوی­های حدیقةالحقیقه، طریق التحقیق، کارنامه­ی بلخ، سیر العباد الی المعاد، عشق‌نامه و عقل‌نامه. سه مکتوب و یک رساله­ی نثر نیز به وی نسبت داده‌اند.

به نام خداوند جان و خرد (قالب این شعر : مثنوی)

1 ـ به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه برنگذردخرد و برنگذرد « قافیه اند » و ردیف نداریم.جان: روح، روان            خرد: عقل، اندیشه کزین: مخفّف(که+ از +این) به نام آفریدگار روح و اندیشه­ ی انسان آغاز می­کنم که اندیشه­ و درک انسان به بالاتر و بهتر از این راه نمی­برد. به نام خداوندی آغاز می کنم که دو نعمت بزرگ عقل و جان را به انسان عطا کرده است زیرا فکر و اندیشه ی انسان نمی تواند فراتر از این برود.( به ذهن و اندیشه ی انسان سخنی بالاتراز این خطور نمی کند که سخنش را با نام پروردگاری آغاز کند که به انسان جان و خرد بخشیده است.)اندیشه : فکر / خداوند : صاحب / کزین  : مخفّف که از این /2 ـ خداوند نام و خداوند جای / خداوندِ روزی دهِ رهنمایجای و رهنمای « قافیه اند » و ردیف نداریم.

نام: 1 - اسم ، لفظی که برای نامیدن کسی یا چیزی به کار می رود. 2 - شهرت ، آوازه (خوب ).  3 - کلمه ، لفظ . 4 - صورت ظاهر. 5 - نشان ، اثر.

جای: 1- محل، مکان. 2- دنیا، هستی             روزی­ ده: روزی دهنده. (کسی که روزی می­دهد).          رهنمای: نشان دهنده­ ی راه. صفت فاعلی مرکّب مرخم: صفتی که بخش پایانی آن حذف شده باشد. مثال: رزم­آزمای ó رزم­آزماینده  /  روزی­دهó روزی دهنده /   جنگ­جوی ó جنگ­جوینده / ره ­نمای ó ره نماینده خداوند کیهان و گردان سپهر

خداوند ، صاحب اسما و صفات و القاب متعدّد و آفریننده ی جا و مکان (عالم هستی) است.اوست که روزی دهنده ی موجودات عالم و هدایت کننده ی آنهاست.در مصراع اول «خداوند نام » تلمیح به دعای جوشن کبیر دارد که در آن جا هزار و یک اسم وصفت الهی آمده است .روزی ده : اشاره به رزّاق بودن الهی است ( هو الرزّاق ) رهنمای : اشاره به هدایتگری خداوند است .( والله یهدی مَن یشاء )خداوند جای : برای خدا ، جا و مکان متصوّر نیست.3 ـ خداوندِ کیوان و گَردان سپهر / فروزنده ی ماه و ناهید و مهر سپهر و مهر « قافیه اند » و ردیف نداریم.خداوند متعال افلاک هفتگانه (قمر ، عطارد ، ناهید ، خورشید ، مریخ ، مشتری ، زحل ) و آسمان در حال حرکت را آفریده است و اوست که به خورشید و ماه و ستارگان نور و روشنی بخشیده است.کیوان : زحل ، نام یکی از افلاک هفتگانه است . (کی + وان = پاسبان فلک ) گردان: چرخنده، چرخان سپهر: آسمان

گردان سپهر : آسمان چرخنده فروزنده: برافروزنده، روشن کننده. گردان صفت است برای سپهر که قبل از موصوف آمده است.

ناهید : سیّاره­ای در آسمان که نام دیگرش زهره، یا ستاره­ی صبحگاهی است، از افلاک هفتگانه مهر : خورشید ، ازافلاک هفتگانه ( در آیین میترائیسم ، نماد حقیقت بوده است )آرایه : مراعات نظیر ( تناسب ) در بین کلمات : کیوان ، سپهر ، ماه ، ناهید ، مهر  

ماه و ناهید و مهر: آرایه­ی مراعات نظیر دارند. مراعات نظیر: به آوردن اعضای یک مجموعه در شعر یا نوشته­ های ادبی، مراعات نظیر می­ گویند. مثال: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند                     تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری.

4 ـ به بینندگان ، آفریننده را / نبینی ، مَرَنجان دو بیننده راآفریننده و بیننده « قافیه اند » و « را » و « را » ردیف .با چشمان و وجود جسمانی و مادّی نمی توان خدا را درک کرد پس برای این کار بیهوده به چشمانت زحمت مده. ( فردوسی در این بیت به یکی از عقاید مهم شیعه اشاره کرده است که وجود خداوند متعال با چشم و وجود مادّی قابل درک نیست. ( لا تُدرِکهُ الاَبصار وهُو یُدرِکُ الابصارُ )(گروهی به نام « اشاعره » معتقدند که در قیامت می توان خداوند را با چشم دید.)5 ـ نیابد بدو نیز ، اندیشه راه / که او برتر از نام و از جایگاه راه و جایگاه « قافیه اند » و ردیف نداریم.انسان حتّی با افکار و اندیشه های باریک بین نیز نمی تواند به وجود خداوند متعال دست یابد زیرا که ذاتِ اقدس پروردگار فراتر از محدوده ی اسماء و نام ها و مکان ها است. (خداوند لامکان است.)مفهوم بیت : نامحدود در محدود نمی گنجد. سعدی نیز همین مفهوم را در شعرش اشاره کرده است :بشر ماورایِ جلالش نیافت / بَصَر منتهایِ جمالش نیافت 6 ـ ستودن نداند کس او را چو هست / میان بندگی را ببایدت بستهست و بست « قافیه اند » و ردیف نداریم.هیچ کس نمی تواند خداوند متعال را آنگونه که شایسته ی درگاه اوست ، ستایش کند پس تو باید کمر بندگی و اطاعت از او (خداوند) را به میان بندی و در بندگی و عبادت او تلاش کنی.مفهوم بیت : وظیفه ی ما میان ما وخدا ، فقط « بندگی » است.7 ـ توانا بود هر که دانا بود / ز دانش دل پیر برنا بود دانا و برنا « قافیه اند » و « بود» و « بود » ردیف.هر کسی که علم و دانش داشته باشد انسان توانایی هم هست و از علم ودانش دل انسان پیر نیز جوان می شود.بُرنا : جوان  / آرایه : تضاد ( برنا و پیر )ابوالقاسم فردوسی (قرن 4 و 5) : اثر معروفش « شاهنامه»سی سال ، سرودن شاهنامه به طول انجامید.

.شاهنامه­ ی فردوسی حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی (زادهٔ ۳۱۹ خورشیدی، ۳۲۹ هجری قمری - درگذشتهٔ پیش از ۳۹۷ خورشیدی، ۴۱۱ هجری قمری در توس خراسان)، سخن‌سرای نامی ایران و سرایندهٔ شاهنامه حماسهٔ ملی ایرانیان. او را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند. بر پایه دیدگاه بیشتر پژوهشگران امروزی، فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی (۹۴۰ میلادی) در روستای باژ در شهرستان توس (طوس) در خراسان دیده به جهان گشود. سال زایش فردوسی در ۳۲۹ هجری قمری از آنجا دریافته شده‌است که در یکی از سروده‌های فردوسی می‌توان زمان چیرگی سلطان محمود غزنوی بر ایران در سال ۳۸۷ هجری قمری (برابر با ۳۷۵ خورشیدی) را دریافت کرد:

برای دیدن کل مطلب کلیک کنید

منبع مطلب : adabyar.blogfa.com

ستایش

« به نام خداوند جان و خرد » محتوای درس: این درس مانند تمام درس های آغازین کتاب های فارسی، مناجات(تحمیدیه) است.

پایه نهم (راهنمای درسی برای دانش آموزان)

پایه نهم (راهنمای درسی برای دانش آموزان) ستایش

« به نام خداوند جان و خرد » محتوای درس: این درس مانند تمام درس های آغازین کتاب های فارسی، مناجات(تحمیدیه) است. راز و نیاز با خداوندی که آرامش بخش دل ها و کارگشای همه مشکلات بندگانش است. فردوسی در این شعر به عظمت و بزرگی خداوند اشاره می کند و می گوید که خداوند با چشم های مادی قابل دیدن نیست و انسان نمی تواند عظمت خداوند را سپاس بگوید. در نتیجه خداوند فقط قابل ستایش و بندگی است.

بینندگان: دوچشم خرد: عقل و اندیشه

راه یافتن: رسیدن، داخل شدن

روزی ده: روزی دهنده ستودن: ستایش کردن کیوان: سیاره ی زحل

نداند: در اینجا به معنای نمی تواند می باشد

گردان سپهر: آسمان گردان، آسمان چرخنده( در زمان های قدیم اعتقاد براین باور بود که آسمان می چرخد و زمین ثابت است.)

میان بستن: آماده ی کاری شدن

فروزنده: برافروزنده، روشن کننده

برنا: جوان ناهید: ستاره ی زهره جان: روح مهر: خورشید

معنی ابیات:

به نام خداوند جان و خرد                                                            کزین برتر اندیشه بر نگذرد

- به نام خداوند خالق جان و اندیشه « شاهنامه را آغاز می کنم » زیرا فقط می توان به نام های خدا فکر کرد و ذهن انسان نمی تواند به ذات و حقیقت خداوند دست یابد.

آرایه: اندیشه و خرد: مراعات نظیر.نکته ی دستوری: درمصراع اول، فعل «آغاز می کنم» به قرینه ی معنوی حذف شده است./ اندیشه: مشتق= (اندیش+ ه).

خداوند نام و خداوند جای                                                     خداوند روزی ده رهنمای

- خداوندی که صاحب نام ها و مکان هاست « اما خودش در یک نام و یک مکان نمی گنجد »، و پروردگاری که به مخلوقات روزی می بخشد و ان هارا راهنمایی می کند.

آرایه ها: تکرار «خ» و «ن»: واج آرایی.نکته ی دستوری: روزی ده و رهنمای= صفت مرکب(صفت فاعلی مرکب مرخم).

خداوند کیوان و گردان سپهر                                                   فروزنده ماه و ناهید و مهر

- آفریننده و صاحب ستاره ی کیوان و آسمان گردان، و روشنی بخش ماه و زهره و خورشید.

آرایه ها: کیوان، سپهر، ماه، ناهید و مهرمراعات نظیر.نکته ی دستوری: گردان سپهرک ترکیب وصفی مقلوب(سپهر گردان)/ فروزنده: صفت مرکب(فروز+ َ نده)، در اینجا جانشین اسم شده است.

- کیوان: نام دیگر آن «زحل» است و ششمین سیاره ی منظومه ی شمسی به نسبت فاصله از خورشید. کیوان در قدیم به معنی «آسمان» به کار می رفت.

به بینندگان، آفریننده را                                              نبینی، مرنجان دوبیننده را

- تو نمی توانی با دو چشم خودت خداوند را ببینی، پس چشم هایت را آزار نده.

نکته ی دستوری: بینندگان، آفریننده و بیننده: مشتق/ دوبیننده: ترکیب وصفی(دو=صفت شمارشی/ بیننده=هسته).مفهوم: خداوند را نمی توان با حواس مادی دید و درک کرد.

نیابد بدو نیز، اندیشه راه                                                      که او برتر از نام و از جایگاه

- انسان با فکر و اندیشه ی محدودش نمی تواند ذات خداوندی را که از نام و مکان برتر استف درک کند.

آرایه: راه نیافتن اندیشه: کنایه از درک نکردن اندیشه و خرد.مفهوم: انسان ها نمی توانند عظمت خداوند را درک کنند.

ستودن نداند کس او را چو هست                                             میان بندگی را ببایدت بست

- هیچکس نمی تواند آنطور که شایسته است خدا را ستایش کند. بنابر این فقط باید آماده ی بندگی و خدمت به او شوی.

آرایه ها: هست و بست: جناس/ مصراع دوم، تکرار «ب» : واج آرایی.

توانا بود هر که دانا بود                                                        ز دانش دل پیر برنا بود

- هرکس که دانا باشد، توانایی هم دارد، انسان دانا می تواند هر کاری انجام دهد. دل انسان پیرف با علم و دانش جوان می شود ( دانش سبب شادابی دل انسان می شود ).

تاریخ ادبیات:

حکیم ابوالقاسم فردوسی: در روستای باژ، واقع در منطقه ی توس خراسان به دنیا آمد. از نجیب زادگان و دهقانان توس بود. او مردی شیعه مذهب بود و دلبستگیش به میراث قومی و فرهنگی ایران کهن، مانع از ارادات خالصانه ی او به خاندان پیامبر(ص) نشد. فردوسی، بیست و پنج یا سی سال برای سرودن شاهنامه، رنج کشید و در حالیکه نزدیک به هشتاد سال داشت به سال چهارصدویازده هجری قمری درگذشت و در زادگاه خود به خاک سپرده شد.

قالب شعر: مثنوی

Salehe.b

برچسب‌ها: ادبیات, ستایش, ادبیات سال نهم

+ نوشته شده در ۱۳۹۴/۰۸/۲۰ ساعت 18:39 توسط good girls  | نظر بدهيد

بسم الله الرحمن الرحیم

با امید به خدا شروع کردیم ان شاءالله با یاری خدا هم تمومش می کنیم و تمام سعی ما بر این هست که کمکی برای دانش آموزان باشیم...

یاعلی.. خانه پروفایل مدیر وبلاگ آرشیو وبلاگ عناوین نوشته ها

نوشته‌های پیشین

اردیبهشت ۱۳۹۵ فروردین ۱۳۹۵ اسفند ۱۳۹۴ بهمن ۱۳۹۴ دی ۱۳۹۴ آذر ۱۳۹۴ آبان ۱۳۹۴

آرشیو موضوعی

ریاضیات علوم تجربی عربی ادبیات فارسی مطالعات اجتماعی زبان انگلیسی

نویسندگان

good girls mahdie.m mehrane.z negar.d salehe.b statistics BLOGFA.COM

برای دیدن کل مطلب کلیک کنید

منبع مطلب : shahedefafchilds.blogfa.com

نظر خود را بنویسید

آخرین مطالب