مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
بازآفرینی مثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را از این سایت دریافت کنید.
بازآفرینی و گسترش ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد صفحه 46 نگارش هشتم
در این مطلب از سایت برای شما کاربران عزیز داستان , انشا و باز آفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد صفحه 46 کتاب نگارش پایه هشتم را تهیه و منتشر کرده ایم ضرب المثل : کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد , راه رفتن خودش را هم فراموش کرد باز آفرینی صفحه 46 نگارش هشتم , باز آفرینی ضرب المثل کلاغ و کبک , گام به گام صفحه 46 نگارش هشتم اکنون ضرب المثل زیر را به شیوه بازآفرینی گسترش دهید.
خانه » مطالب درسی » بازآفرینی و گسترش ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد صفحه 46 نگارش هشتم
بازآفرینی و گسترش ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد صفحه 46 نگارش هشتم
admin مطالب درسی 1
3.7/5 - (72 امتیاز)
در این مطلب از سایت برای شما کاربران عزیز داستان , انشا و باز آفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد صفحه 46 کتاب نگارش پایه هشتم را تهیه و منتشر کرده ایمضرب المثل : کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد , راه رفتن خودش را هم فراموش کرد
باز آفرینی صفحه 46 نگارش هشتم , باز آفرینی ضرب المثل کلاغ و کبک , گام به گام صفحه 46 نگارش هشتم
اکنون ضرب المثل زیر را به شیوه بازآفرینی گسترش دهید.
معنی ضرب المثل کلاغ و کبک :این ضرب المثل اشاره به تقلید کور کورانه دارد
ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد , راه رفتن خودش را هم فراموش کرد این موضوع را متذکر می شود که نباید در زندگی تقلید کورکورانه انجام داد چون باعث پشیمانی می شود.
به همان میزان که تقلید آگاهانه و الگو برداری از فرد درست، می تواند خوب باشد و مسیر خوبی را پیش پای ما بگذارد، تقلید کورکوانه و انتخاب الگوی نادرست می تواند ضربه ی بزرگی به زندگی ما وارد کند.
خداوند متعال هر انسانی را با استعداد خاصی آفریده است و هر کسی در کاری موفق تر می باشد، انتخاب راه و روش زندگی نیز باید در جهت پرورش همین توانایی ها و استعداد ها باشد تا به موفقیت دست پیدا کنیم.
لذا به کسی که صرفا تقلید میکند و ادای دیگران را در میآورد و شیوه درست زندگی خودش را هم از یاد میبرد، میگویند: همچون کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد , راه رفتن خودش را هم فراموش کرد
باز آفرینی کوتاه ضرب المثل کلاغ و کبک :بازآفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد : آورده اند که در زمان های قدیم کلاغ سیاه رنگی در حال پرواز در آسمان آبی بود , کلاغ همان طور که پرواز می کرد و از فضای اطراف خود لذت می برد به کوهی با گل های زیبا و خوشرنگ رسید و به سمت کوه رفت اما در پشت کوه یک کبک زیبا و چشم گیر دید که با ناز و عشوه و خرمان راه می رفت .کلاغ از دیدن آن کبک زیبا با ان طرز راه رفتن زیبایش بسیار خوشحال شد و با خود گفت :که من هم دوست دارم شبیه این کبک زیبا راه بروم , پس در آنجا ماند و همه کارهای کبک را زیر نظر گرفت وهر روز به راه رفتن کبک نگاه می کرد تا از دور یاد بگیرد و آن نیز همانطور راه برود .
هر روز که می گذشت کلاغ با تقلید از کبک و فراموشی راه رفتن خود روزها را می گذراند . اما بعد از مدت ها کلاغ نه راه رفتن کبک را توانست یاد بگیرد و نه دیگر راه رفتن قبل خودش را به یاد بیاورد .
این گونه بود که این مثل را گفتند کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد , راه رفتن خودش را هم فراموش کرد
باز آفرینی کوتاه ضرب المثل کلاغ و کبک :بازآفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد : ماجرا از آن جا شروع شد که کلاغی خواست به شیوه ی کبکی که بسیار زیبا راه می رفت، راه برود و در انتها راه رفتن خود را نیز فراموش کرد.کلاغ داستان ما می دید که حیوانات دیگر راه رفتن کبک را تحسین می کنند و کبک، زیبا و خرامان راه می رود.
او روزها به تماشای کبک رفت و پس از مدتی با خود گفت چرا من نتوانم مانند او راه بروم؟ مگر نه این که هر دوی ما شبیه هم هستیم! هر دوی ما دو بال و دو پا داریم.
این فکر ذهن کلاغ را حسابی در گیر کرد و در نهایت او تصمیم گرفت به تقلید شیوه ی راه رفتن کبک بپردازد و موجب تحسین همگان شود.
کلاغ با این نیت هر روز به نزدیکی خانه کبک رفت و راه رفتن او را تماشا کرد، و بعد که احساس کرد به خوبی همه چیز را فرا گرفته است روزی به جنگل رفت و شروع کرد به راه رفتن شبیه کبک.
حیوانات خندان و متعجب او را می نگریستند و از او می پرسیدند که چرا این طور راه می رود.
کلاغ به حرف کسی توجه نمی کرد و به راه خود ادامه می داد، تا این که پایش پیچ خورد و بر زمین افتاد و ناله ای کرد. کلاغ که بر اثر زمین خوردن آسیب دیده بود تا مدت ها نمی توانست به خوبی راه برود.
در این زمان جغد دانا از راه رسید و به او گفت: تو می خواستی مثل کبک راه بروی اما راه رفتن خود را نیز فراموش کردی.
تقلید کورکورانه نیز دقیقا همین بلا را سر انسان می آورد. نباید بدون آگاهی و تحقیق، از کسی تقلید کرد زیرا ممکن است شیوه ی زندگی آن فرد با شما متفاوت باشد.
برداشت ما از این باز آفرینی زیبا : تقلیدی که اشتباه باشد باعث پشیمانی خواهد شدلذا از آن روز گفتند کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد , راه رفتن خودش را هم فراموش کردباز آفرینی ضرب المثل کلاغ و کبک : شماره یکباز آفرینی صفحه 46 نگارش هشتم :بازآفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد : در گذشته های دور در جنگلی وسیع کبکی زندگی میکرد که خیلی زیبا راه میرفت.همه پرندگان، مجذوب خرامان راه رفتن او بودند. وقتی کبک از دور دیده میشد، پرنده های دیگر دست از پرواز و جست و خیز بر میداشتند، روی شاخهای مینشستند تا راه رفتن او را ببینند.
در میان همه پرندگانی که از راه رفتن کبک خوشش میآمد، پرندهای هم بود که فکرهای دیگری به سرش زده بود. این پرنده کسی جز کلاغ نبود.
در ابتدا کلاغ هم مثل سایر پرندهها، به راه رفتن کبک نگاه میکرد و مثل همه لذت میبرد.
اما چند روزی که گذشت، کلاغ با خود گفت: مگر من چه چیزی از کبک کم دارم ؟ او دو تا بال دارد، من هم دارم. دو تا پا دارد و یک منقار، من هم دارم. قد و هیکل ما هم که کم و بیش به یک اندازه است.
چرا من مثل کبک راه نروم ؟ این فکرها باعث شد که کلاغ طور دیگری عمل کند
او به جای اینکه مثل همه پرندهها از راه رفتن کبک لذت ببرد، به راه رفتن کبک دقیق میشد تا بفهمد او چطوری راه میرود که همه آن را دوست دارند.
منبع مطلب : darskade.ir
باز آفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد
ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یادبگیرد راه رفتن خودش رو هم یادش رفت، یکی از ضرب المثلهای رایج زبان فارسی است. این ضرب المثل برای نکوهش تقلید کورکورانه از دیگران به کار میرود. با باز آفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد همراه ما باشید.
ستاره » ✍️ محتوای کمک درسی » پایه هشتم » نگارش پایه هشتم » باز آفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد
باز آفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد
ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یادبگیرد راه رفتن خودش رو هم یادش رفت، یکی از ضرب المثلهای رایج زبان فارسی است. این ضرب المثل برای نکوهش تقلید کورکورانه از دیگران به کار میرود. با باز آفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد همراه ما باشید.
آخرین به روز رسانی: مهر 15, 1400
الفآبپتثجچحخدذرزژسشصضطظعغفقکگلمنوهی
ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – ضرب المثلها عباراتی کوتاه و عبرت آموز هستند که با بیانی موجز و کوتاه، بدون استفاده از الفاظ و توضیحات طولانی، سخنی حکمتآمیز و آموزنده را مطرح میکنند. به کارگیری آنها بر رسایی و شیوایی سخن میافزاید و به نوعی نشان دهنده هوشمندی متکلم است. از اینرو در میان ضرب المثلهای معروف ایرانی، این بار به بازآفرینی ضرب المثل کلاغ اومد راه رفتن کبک رو یاد بگیره، راه رفتن خودش رو هم یادش رفت، خواهیم پرداخت تا پیام نهفته در دل این مثل، بهتر دانسته شود و بتوانیم در مواقع مناسب از آن استفاده کنیم. با ستاره همراه باشید.باز آفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد
روزی روزگاری کلاغی در حال پرواز در آسمان آبی بود. همین طور که پرواز میکرد و از مناظر اطراف خود لذت میبرد، در دامنه کوهی سرسبز و باصفا، کبکی را دید که با ناز و عشوه، خرامان خرامان قدم برمیداشت.
کلاغ به قدری از دیدن زیبایی راه رفتن کبک مجذوب شد که تصمیم گرفت چند روزی همان حوالی بماند و راه رفتن کبک را تماشا کند، اما این اتفاق به یک تماشا کردن ساده ختم نشد! کم کم کلاغ با خودش فکر کرد که من چه چیزی کمتر از کبک دارم؟ من هم دوست دارم مثل او راه بروم.
به این دلیل، همانجا ماندگار شد و به دقت طرز راه رفتن کبک را زیر نظر گرفت تا بالاخره یک روز، بعد از تمرینهای زیاد، کلاغ تصمیم گرفت که درست شبیه کبک راه برود. اما حقیقت این بود که راه رفتن او خیلی مضحک شده بود، این را میشد به خوبی از طعنهها و کنایههای بقیه پرندهها فهمید!
طوطی گفت: کلاغ، چرا اینطوری راه میری؟ چیزی شده؟
قناری گفت: کلاغ رو ببینید، بعد از یه عمر، نمیتونه دو قدم راست برداره!
و در این میان، جغد دانایی گفت: کلاغ، این همه تلاش برای چیه؟ لازم نیست شبیه کبک راه بری، شبیه خودت راه برو!
کلاغ که تازه متوجه اشتباه خودش شده بود، سعی کرد به سبک و سیاق راه رفتن خودش بازگردد، اما ناگهان متوجه شد که نه تنها راه رفتن کبک را نیاموخته، بلکه راه رفتن خودش را هم از یاد برده است!
در نهایت این داستان ضرب المثل شد و گفتند:
کلاغ اومد راه رفتن کبک رو یاد بگیره، راه رفتن خودش رو هم یادش رفت!
این داستان در مذمت و نکوهش تقلید کورکورانه است. در حقیقت خداوند در وجود هر انسانی استعدادهای خاص و بی همتایی قرار داده و ما وظیفه داریم به جای جستجو در احوال دیگران و تقلید کورکورانه از روش و منش آنها، استعدادها و ویژگیهای درونی خود را کشف کرده و آنها را پرورش دهیم، چراکه تقلید کورکورانه پشیمانی به بار میآورد.
همچنین بخوانید: بیش از ۶۰ ضرب المثل خنده دار فارسی با معنی و مفهوم آنهاسخن آخرحتما میدانید که ایران کشوری است با اقوام متعدد و هر قومی برای خود ضرب المثلهایی داد، مثلا ضرب المثل بختیاری، ضرب المثل کردی، ضرب المثل ترکی و … اما جالبتر اینکه آشنایی با ضرب المثلهای ملل دیگر جهان نیز جذابیتهای خاص خود را دارد و باعث میشود که نگاه عمیقتری نسبت به فرهنگ و تمدن آن ملت داشته باشیم.
حتی گاهی میبینیم که میان ضرب المثلهای برخی کشورها با یکدیگر، به دلیل قرابتهای فرهنگی، تشابهات بسیاری وجود دارد. اگر به ضرب المثلهای سایر ملل علاقهمند هستید توصیه میکنم مطالب ۳۰ ضرب المثل چینی، ۵۶ ضرب المثل عربی، ۵۹ ضرب المثل فرانسوی، ۳۰ ضرب المثل افغانی، ۳۹ ضرب المثل انگلیسی، بیش از ۱۰۰ ضرب المثل ژاپنی را از دست ندهید.
آیا شما هم تجربهای در به کارگیری ضرب المثلهای قومی یا حتی مربوط به دیگر کشورها داشتهاید؟ فراموش نکنید نظرات و پیشنهادات خود را با ما و سایر همراهان ستاره به اشتراک بگذارید.
رژیم گروهی راه حل قطعی لاغری + گارانتی 100%
براساس تجارب ۳۰ سالهی دکتر کرمانی رژیم گروهی بهترین راهحل برای حفظ انگیزهی افراد طی رژیم و رسیدن به وزن دلخواه در مدت کوتاهه. رژیم گروهی رو میتونی از برنافیت با ضمانت بازگشت وجه دریافت کنی و تا 2 هفته بعد از رژیم به هر دلیلی میتونی پولت رو پس بگیری.
دریافت رژیم گروهی برنافیت با گارانتی
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟بر اساس رای 8 نفر از بازدید کنندگان
نظر شما چیست؟
7 نظر پاسخ آرتا
آذر 15, 1399 at 7:56 ب.ظ
خوب بود پاسخ MADIA
آذر 10, 1399 at 7:56 ب.ظ
نتیجه میگیریم که هیچ گاه نباید در زندگی از دیگران تقلید کنیم ممکن است راه های درست خودمان را هم گم کنیم و باید هرچه خود میدانیم را انجام دهیم و از توانایی های دیگر هیچ گونه استفاده این کنیم
پاسخ HOSEIN
آذر 8, 1399 at 7:56 ب.ظ
عالی بود ممنون از سایت خوبتون
پاسخ .
آذر 7, 1399 at 7:56 ب.ظ
خوب بود میتونستن از این بهتر نوشته بشه
پاسخ مریم
آذر 1, 1399 at 7:56 ب.ظ
عالی بود من ک لذت بردم خخخخخخ
نمایش نظرات قدیمی تر
مطالب مرتبط
انشا درباره قدردانی از پدر؛ ۲ انشای بسیار زیبا و خواندنی
۲ انشا در مورد دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو
۲ انشا درباره قارقار کلاغ (توصیفی و خاطره نویسی)
انشا درباره پدر با زبانی آمیخته به طنز
منبع مطلب : setare.com